به گزارش شهرآرانیوز، براساس سناریوی ارائه شده در سال ۲۰۱۱ توسط سازمان ملل، با روند رشد فعلی جمعیت، در سال ۱۴۶۰ با نرخ ۱.۵ فرزندآوری، جمعیت ایران به ۴۶ میلیون میرسد که ۵۳ درصد آن سالمند خواهد بود و در سال ۱۴۸۰ با نرخ ۱.۵ فرزندآوری، جمعیت کشورمان به ۳۱ میلیون میرسد که ۴۷ درصد آن سالمند خواهد بود. در حال حاضر، نرخ فرزندآوری در ایران بین ۱.۶ تا ۱.۸ است.
اما دلیل اصلی این تنزل چیست؟ به گفتهی سمیه عربخراسانی (عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، نرخ فرزندآوری در ایران۲۰ پله از آمریکا پایینتر است. با اینهمه آیا «علت» را در جایی غیر از بستر اقتصاد و معیشت، باید جستجو کرد؟!
معادلات معیشت فرودستان!
کافیست معادلات معیشت طبقات فرودستتر مردم را کنار هم بچینیم تا در این بافتار، علت اصلی کاهش نرخ فرزندآوری خودش را نشان بدهد؛ در سال ۹۶، علی ربیعی (وزیر کار وقت) اعلام کرد که حدود ده میلیون نفر از نیروی فعال کشور در اقتصاد غیررسمی اشتغال دارند؛ یعنی ده میلیون نفر نه بیمه دارند نه از حداقل دستمزد بهرهمندند و نه امیدی به آینده دارند که بخواهند فرزند بیاورند.
«غیررسمیکاران» را که جمعیت قابل ملاحظهای هستند، اگر کنار بگذاریم، باقی جمعیت شاغل کشور نیز وضعیت بهتری ندارند؛ بالای ۷۰ درصد شاغلان کارگری کشور، حداقلبگیر هستند یعنی دستمزدِ ماهانهشان همان حداقل دستمزد مصوب شورایعالی کار است؛ از این تعداد، حدود ۳۰ درصد هم در کارگاههای کوچک خارج از نظارت بازرسان کار اشتغال دارند یا روزمزدی و ساعتیکار هستند و بنابراین مزایای مزدی حتی مزایای مزدیِ شمول عام یعنی بن خواربار و حق مسکن را نمیگیرند؛ پس حدود ۴۰ یا ۵۰ درصدی که وضع بهتری دارند، با احتساب همه مزایای مزدی اگر سابقه کار و اولاد نداشته باشند ۲ میلیون و ۶۱۱ هزار تومان و اگر خوششانس باشند و مشمول سنوات و حق اولاد شوند (درصورتی که کارفرما هم از صدها راه فرار بهره نبرد و این مزایا را بپردازد) حدود ۳ میلیون تومان حقوق ماهانه میگیرند. حال وقتی حداقل هزینههای زندگی با کمترین و تقلیلیافتهترین معیارها ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان است، چگونه با ۳ میلیون تومان میتوان از پس هزینههای زندگی برآمد و صاحب فرزند هم شد؟!
تورم واقعی چقدر است؟
افزایش حداقل دستمزد ۹۹ یعنی مولفهای که بدون هیچ تردیدی به همهی حداقلبگیران کشور تعلق میگیرد، فقط ۲۶ درصد است؛ آنهم در شرایطی که تورم اقلام اساسی خانوار در همین بهار امسال به مرز شصت درصد رسیده است؛ در این معادلهی نابرابر، چگونه میتوان از سهچهارم جمعیت کشور که طبقه کارگر هستند، انتظارِ «فرزندآوری» داشت؟!
مرکز آمار ایران نرخ تورم در اردیبهشت را ۲۹.۸ درصد اعلام کرده است. دادههای میدانی، اما نشان میدهد که کالاها و خدمات ضروری خانوار از جمله حمل و نقل و برخی اقلام خوراکی که بسیاری از آنها هم در سبد خانوادههای کارگری قرار دارند تا مرز ۱۰۰ و یا حتی در برخی موارد تا ۱۵۰ درصد گران شدهاند.
بیشتر بخوانید: جزئیات محاسبه افزایش حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی/آغاز واریز مابهالتفاوت حقوق بازنشستگان از امروز
سجاد برخورداری، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در این رابطه گفت: باید توجه داشت که نرخ تورم بر اساس سبد کالایی مشتمل بر بیش از ۳۶۰ کالا محاسبه میشود از همین روی آنچه که مردم در تورم بیشتر آن را لمس میکنند مربوط به کالاهای اساسی است که تورم بالای ۶۰ درصدی دارند. مرکز آمار ایران، اما تورم را نه تنها بر اساس گروه کالایی محاسبه نمیکند، بلکه پایه تنزیل را هم سال ۹۳ در نظر گرفته است. در حال حاضر نرخ تورم را بر اساس سال پایه ۱۳۹۳ محاسبه میکنند و باید این سال به ۱۳۹۶ یا ۱۳۹۷ تغییر یابد، چون بیشترین رشد قیمتها مربوط به سالهای ۹۷ و ۹۸ است و به نظرم اگر اینگونه شود مردم واقعیتها را بهتر احساس خواهند کرد.
پس اگر ۲۶ درصد را کنار ۶۰ درصد تورم واقعیِ کالاهای اساسی بگذاریم، دلیل نرخ پایین فرزندآوری خودش را به خوبی نشان میدهد، اما خیلیها برای این پدیده که بیش از هرچیز معلول ناکارآمدی اقتصاد معیشتی است، دلایل و برهانهای دیگری میآورند؛ برهانهایی که نمیتواند با واقعیت همخوانی چندانی داشته باشد.
برهانهای ناهمخوان با واقعیت!
فاطمه محمدبیگی (نماینده مردم یازدهم) در این رابطه گفته است: چند سال در دانشگاهها مشغول به تدریس درس جمعیت و دانش خانواده شدم؛ متأسفانه جریان غالب کشور، جریانی موافق با موضوع جمعیت و تعالی خانواده نبود دلیل آن نیز عدم دانش و شناخت از حوزه جمعیت و اثرات جمعیتی در سلامت، پیشرفت اقتصادی، کاهش آسیبهای اجتماعی، پیشرفت تکنولوژی و حتی پیشرفت در IQ یا ضریب هوشی است.
نماینده مردم قزوین و آبیک در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کسانی که با علم جمعیت و نظریههای این رشته آشنا هستند، میدانند که عامل رشد و پیشرفت کشورها، ثروت اجتماعی کشورهاست و منظور از ثروت اجتماعی، جمعیت است؛ اگر این ثروت با منابع طبیعی و جغرافیایی همراه شود منجر به استخراج صنعت و تکنولوژی میشود و در نتیجه باعث بالا رفتن ضریب رشد کشور میشود و اگر با سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی عجین شود، جنبه تعالی و تکامل روحی انسان را نیز پوشش میدهد؛ پس نقش و اهمیت جمعیت دوچندان میشود.
این نماینده مجلس، پایین آمدن ضریب هوشی مردم را معلول پایین آمدن نرخ جمعیت و فرزندآوری دانسته و گفته است: کاهش جمعیت، خطرات اضمحلال جمعیتی، پدیده سالمندی، کاهش نیروی کار، خطر امنیت ملی، خطر بیماریهای سرطانی، خطر افزایش بار بیماریها، عدم توان نگهداری از سالمند و کاهش "IQ" را به ما هشدار میدهد.
اینکه بدون هیچ مبنا و معیاری ادعا شود در سالهای اخیر ضریب هوشی مردم پایین آمده است، ادعای درستی نیست؛ فرامرز توفیقی (نماینده کارگران در مذاکرات مزدی) در این رابطه با تاکید بر اینکه سهچهارم جمعیت، کارگران هستند و کارگران به هیچوجه ضریب هوشی پایینی ندارند؛ این نوع ادعاها را محصول نگاههای فرافکنانه و غیرعلمی میداند و میگوید: آیا فرزند زیاد آوردن نشانه هوش بسیار است؟ چگونه از این ادعا میتوان دفاع کرد؟ در ضمن کارگری که حتی برای ده روز از هر ماه پول کافی ندارد؛ چگونه قرار است فرزند بیاورد؛ این مسائل، دستوری و آمرانه انجام نمیشود؛ زیرساختهای معیشتی میخواهد؛ تامین معاش میخواهد که متاسفانه نداریم!
به گفته او، نمایندگان مجلس به جای اظهارات بدون پایه علمی، بهتر است به درد مردم گوش بدهند؛ مردمی که هرچه تقلا میکنند، نمیتوانند هزینههای زندگی خود را تامین کنند؛ مردمی که سه جا کار میکنند، اما هنوز سفرههایشان خالیست.
توفیقی اضافه میکند: ۲ میلیون و ۶۱۱ هزار تومان حتی برای هزینههای ماهانهی یک نفرِ تنها هم کفاف نمیدهد؛ چطور انتظار دارند با این دستمزدها، کارگران یعنی سهچهارم جمعیت کشور، تشکیل خانواده دهند و فرزند بیاورند؟! در این شرایط، نباید به مردم اتهامِ «کمهوشی» زد و گفت ضریب هوشی ملت پایین آمده است!
«ضریب هوشیِ» مرم ایران به هیچ وجه پایین نیست و پایین هم نیامده است؛ مردم بسیار هوشمندند و با هوشمندی بسیار درتلاشند تا قبل از هرچیز، زندگی خود را بچرخانند و کم نیاورند، اما زندگی بسیار دشوار است؛ تا این دشواریها هست، تا فاصله افزایش دستمزد و نرخ تورم بالای ۳۰ یا ۴۰ درصد است، توقع فرزندآوری، چندان واقعبینانه نیست و محقق نخواهد شد!
منبع: ایلنا